بنام مولا

ساخت وبلاگ
سپاس خدای تبارک وتعالی را که به ما 321ماه باقی مانده از عمر گرانبها را عنایت فرمودﺩﺭﺧﺘﻬﺎ ﻣﯿﻤﯿﺮﻧﺪ؛ﻋﺪﻩ ﺍﯼ ﻋﺼﺎ ﻣﯽ ﺷﻮﻧﺪ ﻭ ﺩﺳﺘﯽ ﺭﺍ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﻧﺪ ؛ﻋﺪﻩ ﺍﯼ ﺗﺒﺮ ﻣﯽ ﺷﻮﻧﺪ ﺑﺮ ﻧﺴﻞ ﺧﻮﯾﺶ ؛ﻋﺪﻩ ﺍﯼ ﭼﻮﺏ ﮐﺒﺮﯾﺖ ﻣﯽ ﺷﻮﻧﺪ ﺑﺮﺍﯼ ﺳﻮﺯﺍﻧﺪﻥ ﺗﺒﺎﺭ ﺧﻮﺩ ﻭ .....ﻋﺪﻩ ﺍﯼ ﺗﺨﺘﻪ ﺳﯿﺎﻩ ﻣﯿﺸﻮﻧﺪ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻌﻠﯿﻢ ﺍﻧﺪﯾﺸﻪ ﻫﺎﺷﻤﺎ ﺍﮔﺮ ﺩﺭﺧﺖ ﺑﻮﺩﯾﺪ ﺍﺯ ﮐﺪﺍﻡ ﺟﻨﺲ ﺑﻮﺩﯾﺪ؟؟ﻫﯿﭻ ﮐﺲ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﻧﮑﺮﺩﻩ ﮐﻪ ﺑﺎ ﭼﻪ ﻗﯿﺎﻓﻪ ﺍﯼ ﺩﺭ ﭼﻪ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩﺍﯼ ﻭ ﺑﺎ ﭼﻪ ﺷﺮﺍﯾﻄﯽ ﺑﺪﻧﯿﺎ ﺑﯿﺎﯾﺪﻫﯿﭽﮑﺲ ﺭﺍ ﺑﺨﺎﻃﺮ ﻫﯿﭻ ﭼﯿﺰﺵ ﺗﺤﻘﯿﺮ ﯾﺎ ﻣﺴﺨﺮﻩ ﻧﮑﻨﯿﻢ ....ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﻗﻀﺎﻭﺕ ﻧﮑﻨﯿﻢ ...ﻫﻤﺎﻥ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﮐﻪ ﺑﻪ ﯾﮏ ﻣﺪﯾﺮ ، ﻣﻬﻨﺪﺱ ، ﺩﮐﺘﺮ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﻣﯽﮔﺬﺍﺭﯾﻢﺑﻪ ﻫﻤﺎﻥ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﺑﻪ ﯾﮏ ﮐﺎﺭﮔﺮ ، ﺭﻓﺘﮕﺮ ، ﻣﺴﺘﺨﺪﻡ ﻫﻢ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﺑﮕﺬﺍﺭﯾﻢﺧﻮﺩﻣﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻫﯿﭽﮑﺲ ﺑﺮﺗﺮ ﻧﺒﯿﻨﯿﻢ ...ﺧﺎﮐﯽ ﺑﺎﺷﯿﻢ ، ﻣﺎ ﻭﺟﻮﺩﻣﺎﻥ ﺍﺯ ﮔﻞ ﺳﺎﺧﺘﻪ ﺷﺪﻩ .....ﭘﺲ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺧﺎﮐﯽ ﺑﺎﺷﯿﻢ ﺗﺎ ﺑﻮﯼ ﻧﺎﺏ ﺁﺩﻣﯿﺰﺍﺩ ﺑﺪﻫﯿﻢ ....ﺻﻮﺭﺕ ﺯﯾﺒﺎ ﺭﻭﺯﯼ ﭘﯿﺮ ....ﭘﻮﺳﺖ ﺧﻮﺏ ﺭﻭﺯﯼ ﭼﺮﻭﮎ ...ﺍﻧﺪﺍﻡ ﺧﻮﺏ ﺭﻭﺯﯼ ﺧﻤﯿﺪﻩ ....ﻣﻮﯼ ﺯﯾﺒﺎ ﺭﻭﺯﯼ ﺳﻔﯿﺪ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪﺗﻨﻬﺎﻗﻠﺐ ﺯﯾﺒﺎﺳﺖ ﮐﻪ ﺯﯾﺒﺎ ﺧﻮﺍﻫﺪ ماندکتاب كامل ترين و پايدار ترين دوست ،قابل دسترس ترين و عاقل ترين مشاورو صبور ترين معلم است...در ازدحام دنیااگر انسانی را یافتیکه تو را می‌فهمد رهایش نکنچقدر آن‌ها که ما را نمی‌فهمند بی‌شمارند...نیما یوشیج چه زیبا گفت:فکر را پَر بدهیدو نترسید که از سقف عقیده برود بالاترفکر باید بپردبرسد تا سر کوه تردیدو ببیند که میان افق باورهاکفر و ایمان چه به هم نزدیکند.خدا همین جاست، نیازیبه سفر نیست.خدا را می توان در وجود همان گنجشکی دید که صبح برای تو می خواند.خدا را در دستان مردی ببیـن کهنابینایی را از خیابان رد می کند,خدا در اتومبیل پسری است کهمادر پیرش را هر هفته برای درمانبه بیمارستان می برد.خدا در جمله یعجب شانسی آورد ماست!خدا خیلی وقت است که اسباب کشی کرده و آمده بنام مولا...
ما را در سایت بنام مولا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 24526a بازدید : 13 تاريخ : پنجشنبه 16 فروردين 1403 ساعت: 19:05

در سحر 21 رمضان 1403 شمسی در دعای قدسی جوشن کبیر تامل نمودم وحدود ده بند از ان را با مولایم خدای کعبه درد دل وراز ونیاز نمودم میدانییم دعای جوشن کبیر در یکی از جنگهای صدر اسلام در حالی که حضرت رسول زره ای از جوشن به تن داشته است از طرف خداوند توسط جبرئییل نازل شده است و100بند دارد به نظر بنده حقیر درزمان قدیم هر غزل یا شعر چند بیتی را کسی می سرود یک شاه بیت دران قرار میداد که از بقیه بیت ها متمایز تر بود شاه بیت دعای جوشن کبیر این بند از صد بند ان استیکی از بهترین صفات خداوند حلیم بودن اوست همگی این جمله را زیاد شنیدیم عجب صبری خدا دارد اگر این صفت خداوند نبود کره زمین ونسل بشر خیلی زود منقرض شده بود این حلم وبردباری خداوند است که همگی ما را حفظ کرده است حلم خداوند ان قدر وسیع است که حتی کسی نعوذ بالله به وی جسارت میکند عمل او را نادیده میگیرد ودر عقوبت او تعجیل نمیکند مثل بزرگواری عمل بندگان را گاهی عملی کودکانه میپندارد عملی از روی جهل ونادانی میپندارد وبا بندگان از در حلم وبردباری وارد میشود ودر عقوبت تعجیل نمیکند ما چنیین مولایی به چنین صفت خوبی داریم لذا درکتاب اسرار توحید که در شرح حال عارف بزرگ دنیای اسلام شیخ ابوسعید ابوالخیر نوشته شده است میگوید اولین کلامی که استاد عرفان من به من اموخت این جمله بود انقدر ان را تکرار کردم تا دریچه های معرفت بروی من باز شد ((سبحانک وبحمدک علی حلمک بعد علمک سبحانک وبحمدک علی عفوک بعد قدرتک )) اگر معنای این ذکر را بدانیم ازان بهره مند میشوند خداوند میداند فرعون ادعای خدایی میکند اما با حلم خود او را خلق میکند ویک فرصت دوباره به او میبخشد وبرای هدایت او موسی ع راهنمایی میکند خداوند میداند بعضی افراد از روی جهالت به ساحت مقدس او اهانت میک بنام مولا...
ما را در سایت بنام مولا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 24526a بازدید : 14 تاريخ : پنجشنبه 16 فروردين 1403 ساعت: 19:05

امام صادق (علیه‌السّلام) می‌فرماید: «هر کس سوره عنکبوت و سوره روم را در شب بیست و سوم ماه رمضان تلاوت کند به خدا سوگند که او اهل بهشت است و هرگز کسی را از این سخن استثنا نمی‌کنم و ترس آن ندارم که خداوند بر سوگند من گناهی نویسد و به‌راستی، این دو سوره را نزد خدا جایگاه رفیعی استشب قدربنده حقیر شب قدر را در شب 23 رمضان جستجو میکنم چون این شب جهنی استشب جُهَنی شب مبارکی است و فضیلت این شب در تعدادی از روایات و احادیث ذکر گردیده است، این شب، شب بیست و سوم ماه مبارک رمضان است که این شب محتمل به شب قدر نیز هست. شیخ صدوق (قدس الله نفسه الزکیه) در خصوص نامگذاری این شب به جُهنی گفته: این شب به نام یکی از اصحاب پیامبر (صل الله علیه وآله وسلم) با نام عبدالله بن انیس الانصاری الجُهَنی نامگذاری شده و این نامگذاری پس از گفتگویی است که بین او و پیامبر اکرم صورت گرفته است. در خصوص این نامگذاری روایات و احادیث تاکید می کنند: شخصی به نام جُهنی به نزد پیامبر اکرم (صلّ الله علیه و آله و سلّم) شرف یاب گردید و خدمت آن حضرت عرض کرد: یا رسول الله، من شتر و گوسفند و غلامانی در بیرون شهر دارم و بدین سبب نمی توانم هر روز به شهر آیم و در محضر مبارکتان به عبادت بپردازم. دوست می دارم شبی را از شبهای ماه مبارک رمضان به من معرفی فرمایید تا در آن شب به شهر آیم و به عبادت و راز و نیاز و اقامه نماز پردازم. پس پیامبر اکرم (صلّ الله علیه و آله و سلّم) او را نزد خویش خواند، در گوشش چیزی فرمود به طوریکه کسی از این صحبت آگاه نشد، از آن به بعد، آن شخص شبهای بیست و سوم ماه مبارک رمضان با خانواده و غلامان و حیوانات خویش به مدینه می آمد. از عبدالله بن بکیر به نقل از زراره از حضرت امام باقر یا حضرت امام صادق (علیهما الس بنام مولا...
ما را در سایت بنام مولا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 24526a بازدید : 11 تاريخ : پنجشنبه 16 فروردين 1403 ساعت: 19:05